جهنده چون برق. تند و سریع: برق جه بادگذریوزدو و کوه قرار شیردل پیل قدم گورتک آهوپرواز. منوچهری. آمد به عیدگاه چو سرو آن بچهره گل بر برق جه براقی گلگون شده سوار. سوزنی
جهنده چون برق. تند و سریع: برق جه بادگذریوزدو و کوه قرار شیردل پیل قدم گورتک آهوپرواز. منوچهری. آمد به عیدگاه چو سرو آن بچهره گل بر برق جه براقی گلگون شده سوار. سوزنی
شهری است بزرگ (بناحیت مغرب) و او راناحیتی است بحدود مصر پیوسته جائی با خواسته و بازرگانان بسیار. (از حدود العالم). ناحیه ایست در لیبی وآنرا برقۀ سیرنائیک نیز نامند. (یادداشت مؤلف)
شهری است بزرگ (بناحیت مغرب) و او راناحیتی است بحدود مصر پیوسته جائی با خواسته و بازرگانان بسیار. (از حدود العالم). ناحیه ایست در لیبی وآنرا برقۀ سیرنائیک نیز نامند. (یادداشت مؤلف)
دهی است از دهستان احمدآباد بخش تکاب شهرستان مراغه. سکنۀ آن 747 تن است. آب آن از رود خانه ساروق و محصول آن غلات، بادام، حبوب و کرچک است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان احمدآباد بخش تکاب شهرستان مراغه. سکنۀ آن 747 تن است. آب آن از رود خانه ساروق و محصول آن غلات، بادام، حبوب و کرچک است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. سکنۀ آن 346 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات و حبوب و پنبه است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. سکنۀ آن 346 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات و حبوب و پنبه است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان کوکلان است که در بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس واقع است و 480 تن سکنه دارد. آب از چشمه سار. محصول آنجا غلات، حبوب، لبنیات، ابریشم و صیفی. شغل اهالی آن زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان بافت پارچه های ابریشمین و نمدمالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، باقی مانده ها و تتمه ها. (ناظم الاطباء) : نصر با بقایای لشکر بقوش رفت. (ترجمه تاریخ یمینی)، مانده ها. بقایای مالیاتی: علی بن نصر بن هارون را که وزیر عضدالدوله (بود) بگرفت و اموال و بقایای عمال که در تصرف او بود بستد. (ترجمه تاریخ یمینی). باقی املاک بفروخت و از عهدۀ بقایا که بر او متوجه بود بیرون آمد. (ترجمه تاریخ یمینی). و مجموع اموال از مردم هر مملکتی بستد و جمع کرد تا غایتی که ایشان را هیچ نماند و این سال را سال موانید نام نهادند یعنی سال بقایا پس بقایای همه شهرها مستخلص گردانیدند و محصل کردند مگر بقایای اصفهان که در آن تأخیر افتاد بسبب اهل قم که در ادای آن تمرد و سرکشی میکردند و از ادای بقایا امتناع مینمودند. (تاریخ قم ص 30)، آثار و رسوم. (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان کوکلان است که در بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس واقع است و 480 تن سکنه دارد. آب از چشمه سار. محصول آنجا غلات، حبوب، لبنیات، ابریشم و صیفی. شغل اهالی آن زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان بافت پارچه های ابریشمین و نمدمالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، باقی مانده ها و تتمه ها. (ناظم الاطباء) : نصر با بقایای لشکر بقوش رفت. (ترجمه تاریخ یمینی)، مانده ها. بقایای مالیاتی: علی بن نصر بن هارون را که وزیر عضدالدوله (بود) بگرفت و اموال و بقایای عمال که در تصرف او بود بستد. (ترجمه تاریخ یمینی). باقی املاک بفروخت و از عهدۀ بقایا که بر او متوجه بود بیرون آمد. (ترجمه تاریخ یمینی). و مجموع اموال از مردم هر مملکتی بستد و جمع کرد تا غایتی که ایشان را هیچ نماند و این سال را سال موانید نام نهادند یعنی سال بقایا پس بقایای همه شهرها مستخلص گردانیدند و محصل کردند مگر بقایای اصفهان که در آن تأخیر افتاد بسبب اهل قم که در ادای آن تمرد و سرکشی میکردند و از ادای بقایا امتناع مینمودند. (تاریخ قم ص 30)، آثار و رسوم. (ناظم الاطباء)
مرکّب از: بر فارسی + وجه عربی، بطور. بطریق . (ناظم الاطباء)، بر سبیل : سیم کافی ناصح که خراج و جزیت... بر وجه استقصاء بستاند. (کلیله و دمنه)، - بر وجه تعجیل، بچابکی. بطور چابکی. (ناظم الاطباء)
مُرَکَّب اَز: بر فارسی + وجه عربی، بطورِ. بطریق ِ. (ناظم الاطباء)، بر سبیل ِ: سیم کافی ناصح که خراج و جزیت... بر وجه استقصاء بستاند. (کلیله و دمنه)، - بر وجه تعجیل، بچابکی. بطور چابکی. (ناظم الاطباء)